محل تبلیغات شما
سلام حضور همه 

به خاظر غیابت ام در این مدت طولانی معذورم بدارید

درست ۵ ماه بعد به لطف پروردگوار یکتا پنجمین سالگرد ازدواجمان را جشن میگیریم نظر نشویم یک دختر دونیم ساله هم دارم بهسا جان٬ و ۴ روز بعداز امروز هم روز تولدم هست نمیدانم همسرم به یاد دارد یا نه اما حالا ها به یاد داشتن اش را خیلی حدس نمیزنم چون هیچگاهی دوست ندارد از این گونه روز ها تجلیل کند حتی سالگرد ازدواجمان را هم .

تا این مدت هم همین که تاریخ مهمی مثل سالگرد ها نزدیک میشد صد ها بار برایش یاد اور میشدم و بعدا بالاخره به خاطر اینکه دل من شکسته نشود تجلیل کوچکی به عمل میامد یا هم خودم کوشش میکردم انروز ها را مخصوص بسازم چون من به این اعتقاد ام که این روز ها بهانه ایست به خاطر عاشقانه زیستن خوش بودن و . 

راستش گله ندارم خب خوش ندارد که ندارد من که مجبورش نمیتوانم٬ به هر صورت از اینها بگذریم.

در این مدت ۴ سال و ۷ ماه روز های خوب و بد از روز گار داشتیم و تجربه کردیم خوش هم گذشت و بعضا طاقت فرسا هم بود٬

مسافری ها ٬ دوری از پدرو مادر ٬ خواهر و برادر گهگاهی خیلی افسرده ام میکند ولی هر گاهی سوی فرشته ای بخملی ام میبینم همه افسردگی ها رفع میشود و گاهی هم با نوازش همسرم از یاد میبرم انجل نازدانه و همسفر خوبم سپاس از اینکه هستید دوستتان دارم .

 

خودم را باز یافتم

یادداشتهای من از زندگی (به همسرم)

یادداشتهای من از زندگی

ها ,هم ,روز ,ام ,یاد ,خوش ,این مدت ,ازدواجمان را ,سالگرد ازدواجمان ,به یاد ,در این

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها